۱۳۹۰ شهریور ۱۰, پنجشنبه

مقاله تحلیل آماری بقایای معماری محوطه مانایی قلایچی بوکان


نقشه استان ارومیه


پيكرك سفالي بدون سر
تپه قلایچی بوکان دارای یک لایه فرهنگی مربوط به مانایی ها است و تاکنون سه ساختمان از این دوره حفاری شده است. ساختمان اول در مرکز تپه واقع شده و دارای اتاقهای متعدد است که در کف و دیوار نقاشیهای گیاهه هندسی و انسانی داشته است. این ساختمان توسط کاوشگران عتیقه تخریب شده است. از ساختمان دوم بقایای سنگفرش هنوز باقی است. این ساختمان دارای واحد های مستقل بوده و در سه لایه پی سنگی داشته است. دیوارها با سنگ بزرگ ساخته شده اند و سوراخهای دیوار با سنگ های کوچک و ملات گل پر شده است. یکی از واحدهای این ساختمان تالاری ستوندار بوده که به دروازه ای با دو پله ختم میشده است.بالای تپه یک ساختمان ستوندار دیگری قرار دارد که از نظر باستان شناسان معبد بوده است. وجود معبد سه هزار ساله دربوکان نشاندهنده احتمال وجود یک شهر بزرگ مانایی در این منطقه است.

محوطه باستان شناسی قلایچی بوکان
دیوارهای اتاقها اخرایی و سفید رنگ بوده اند. خشتهایی که در دیوارها استفاده شده اند ابعادی از47تا49 سانتیمتر و پهنای 8تا9 سانتیمتر داشته اند. مشهورترین قطعات تپه آجرهای لعابدار آن است که در تزیین بناها استفاده میشدند و اکثر آنها در تهران، ارومیه و ژاپن نگه داری میشوند. طبق برآورد باستان شناسان تعداد 1350 قطعه آجر لعابدار در این تپه به کار رفته است. همچنین محاسبات تئوری نشان میدهد که برای ساخت بناهای این تپه به 500 کارگر نیاز بوده که در طول 401 روز آنرا بسازند.
(مجله باستان شناسی :یوسف حسن زاده)
شيروان ياري



بهمن کارگر کارشناس ارشد میراث فرهنگی ارومیه و سرپرست حفریهای کشور در باره پایتخت مانائیها اینچنین می گوید:بعد از مطالعات فارغ التحصیلان دانشگاه پنساوانیای آمریکا و تصورات غلط آنان درباره این تپه به عنوان سایتی از مانائیها، در سال 1364 گروهی از باستان شناسان سازمان میراث فرهنگی کشور جهت انجام یک فصل بررسی و شناسایی محوطه های باستانی عازم منطقه بوکان شدند، این گروه ضمن بازدیدهای خود با تپه ای مواجه شدند که از هر لحاظ دارای اهمیت بوده است در سطح تپه و نیز گودهائی که توسط غارتگران فرهنگی ایجاد شده بود شمار زیادی آجر لعابدار و قطعات متعدد آن پیدا شد و بنابر گفته اهالی منطقه این آجرها که عموماً لعابدار و دارای نقوش گوناگون بوده دست به دست خرید و فروش می شد(نمونه این آجرها در موزه های شرق کهن در توکیو،ایهو در توکیو، موزه لوور در فرانسه و... سردرآوردند.)

آقای کارگر در ادامه می گوید: طی کاوشهای باستانشناسان سازه های مهم معماری از جمله قسمتی از کتیبه سنگی به اضلاع150×80 سانتیمتر که حاوی سیزده سطر به خط آرزامی می باشد در داخل تالار معبد کشف گردید، که بعدها توسط آقایا دکتر رسول بشاش از دانشگاه تهران و پروفسور آندره لومر از دانشگاله سوربن فرانسه ترجمه گردید.

ایشان می افزایند: کاوش ها در این منطقه بنا به دلایلی به حالت تعلیق درآمد تا اینکه در سال 1378 هیئتی به سرپرستی بنده موفق به کشف بقایای معبدی شدیم که طبق کتبیه ا رامی آن متعلق به دوره مانا و دارای قدمتی در حدود 800 ( قبل از میلاد) بوده و در واقع همان شهرزیرتو(ایزیرتو) پایتخت ماناها می باشد.

در دومین فصل کاوش، هیئت کاوش ما توانست بزرگترین قلعه نظامی ماناها را در ساحل شمالی زرینه رود در بالای کوه مجاور روستای جان آقا( از توابع شهرستان میاندوآب) شناسایی نماید.علاوه براین قلعه چند قلعه مانایی دیگر در فصل های بعد در مکان هایی چون روستای آربنوس، روستای ساریقامیش، آغجیوان(از توابع شهرستان بوکان) شناسایی گردید که عملکرد حفاظتی نسبت به شهر ایزیرتو(قلایچی) داشتند.

کارگر در ادامه اظهار داشت: در بالای تپه قلایچی مجموعه ای معماری به دست آمده که مساحت آن حدود یک هکتار است دارای یک ورودی بزرگ با دو پشتیبان در دو طرف ورودی و سه در ورودی می باشد در کنار ورودی اتاقی کوچه وجود دارد و آثار دوپایه ستون در آن دیده می شود. کف مجموعه به صورت سنگفرش می باشد و در وسط این مجموعه تالار ستون داری وجود دارد که نسبت به کل مجموعه حالت مرکزیت به خود گرفته است. در داخل حصار نیز، تالار ستونداری با اضلاع حدود35×19 متر قرار دارد که در وسط آن چهر ستون به عنوان نگهدارنده سقف عمل می کردند و در امتداد بخش شمالی تپه سه اتاق کوچک با اضلاع حدو د 3×4 متر بدست آمده و در شمال غربی تالار و در پشت سه اتاق مذکور اتاقی به اضلاع 5×5 قرار دارد که در وسط آن سکوئی با اضلاع 1×1 متر به عنوان سکوی هدایا قرار دارد. کف تمام این مجموعه به صورت سنگ فرش پر شده است.

گفتنی است شهرستان بوکان با این همه آثار باستانی که قرار دارد هنوز در آن شعبه ای بنام نمایندگی میراث فرهنگی وجود ندارد.


بررسي باستان شناختي آجرهاي لعابدار محوطه قلايچي بوکان:

هفتمين نشست از سلسله سخنراني هاي تخصصي ماهانه موزه ملي ايران به بررسي آجرهاي لعابدار محوطه تاريخي قلايچي متعلق به قرون هشتم و هفتم پيش از ميلاد اختصاص يافته است.


آجرهای لعاب دار تپه قلایچی بوکان
به گزارش روابط عمومي موزه ملي ايران، اين نشست در ادامه سلسله نشست هاي تخصصي ماهانه اين موزه و با مشارکت موسسه باستان شناسي دانشگاه تهران، در تاريخ سه شنبه، اول دي ماه برپا مي شود.

در نشست " بررسي باستان شناختي آجرهاي لعابدار محوطه قلايچي بوکان" چند پژوهشگربه بررسي آجرهاي لعابدار روستاي قلايچي بوکان( استان آذربايجان غربي) در دوره مانايي مي پردازند. نتايج برخي پژوهش هاي صورت گرفته در اين خصوص با عناوين " پروژه آجرهاي لعابدار بوکان، دريچه اي نو به فرهنگي ناشناخته در شمال غرب ايران" ، " تحليل عنصري مواد تشکيل دهنده بدنه و لعاب آجرهاي بوکان با استفاده از روش پيکسي "، " ساليابي آجرهاي مکشوفه از محوطه قلايچي" ، " بررسي باستان شناختي آجرهاي لعابدار محوطه قلايچي "،" تحليل سنگ شناختي يافته هاي سنگي ، آجري و سفالي محوطه قلايچي" و " باستان شناسي مانا، مستلزم نگاهي نو" در اين نست ارائه خواهد شد.

همچنين تعدادي از آجرهاي لعابدار محوطه قلايچي که در حفاري هاي علمي از سال 1364 تا 1385 و همچنين مجموعه هاي خصوصي و حفاري هاي غيرمجاز به دست آمده است، در حاشيه اين نشست تخصصي به نمايش گذاشته مي شود.

بنابراين گزارش، هفتمين نشست از سلسله سخنراني هاي تخصصي ماهانه موزه ملي ايران، ساعت 9 صبح روز سه شنبه، اول دي ماه، در تالار نشست هاي تخصصي موزه ملي ايران، واقع در خيابان امام خميني (ره)، نبش خيابان سي تير، برگزار خواهد شد. شرکت در اين نشست براي عموم علاقه مندان آزاد است.



کشف درياچه زير زميني در غار قلايچي بوکان



در 12 کيلومتري شمال شرقي شهرستان بوکان و درنزديکي تپه باستاني قلايچي که محل حکومت و زندگي يکي از تمدنهاي بزرگ بنام ماناهاست ، غاري است بزرگ و عميق به همين نام (قلايچي )
اين غار عظيم با دهانه اي بزرگ به قطر 8 متر ، سالها با داستانهاي فراوان پر رمزو رازترين مکان نامشکوف بوکان بود تا اينکه در سال 1381 نخستين تيم منتخب از کوهنوردان بوکان با جسارت و از جان گذشته گي زياد موفق به فرود از چاه نخست اين غار به طول 110 متر شده و توانستند حس کنجکاوي اهالي را تا حدودي ارضا نمايند ، سپس در سال 1384 تيم مجهزتري به سرپرستي زنده ياد مقبل هنرپژو کوهنوردي عضو تيم ملي توانست سه تالار عظيم اين غار را بعد از چاه مورد شناسايي و طول مسير پيمايش شده اين غار را به حدود 300 متر برساند .
ازآن سال ببعد تيمهايي وارد اين غار شده و هرکدام مقداري از آن را بازديد کردند تا بالاخره تيمي از باشگاه سنگنوردان بوکان موفق به پيشروي بيشتر و نقشه برداري حدود 400 متر ازاين غار براي اولين بار شدند .
درتاريخ 17 لغايت 20 تيرماه جاري به دعوت از مسئولين و کوهنوردان وغارنوردان شهر بوکان ششمين همايش سراسري غارنوردان کشوربه همت انجمن غارنوردان وغارشناسان(درشرف تاسيس) تيمي مرکب از 62 غارنورد ، زمين شناس ، نقشه بردار و تصوير بردار موفق شدند به قسمتهاي ديگري از اين دنياي زيباي زير زميني دست يابند از جمله پس از پيمايش تالارهاي کشف شده قبلي به منبع بزرگي از آبهاي زيرزميني منطقه دست يافته که بعلت وسعت زياد آن نامش را درياچه خزر نهادند . در اين برنامه ضمن عبور از کنار اين درياچه به دالانها و تالارهاي ديگري وارد شده که وسعت بسياري داشته و با وجود دهليزها و پرتگاههاي بيشمار از زيبايي هاي منحصر بفردي برخوردار بوده و کلکسيوني از تزئينات مختلف آهگي از چکنده و چکيده هاي بلند ، تزئينات کل کلمي ، گوش فيلهاي رنگارنگ ، مرواريد غار و گريستالهاي سوزني و ... پوشيده شده است .
دراين برنامه تيم نقشه برداري داخل غار موفق به نقشه برداري از 1388 متر نقشه سه بعدي و تيم نقشه برداري و جستجوي سطحي ضمن بررسي حدود چهارکيلومتر مربع اقدام به نقطه گذاري و برداشت نمونه از سنگها ، گسلها و فرونشست اطراف غار نموده و با کمانه زني هاي علمي بدنبال اثبات فرضيه ارتباط بين اين غار عظيم و غار دوک چي در ارتفاعي موازي با غار غلايچي بودند
قراراست با ترسيم نقشه هاي سطحي و تتبيق آن با نقشه هاي زمين شناسي و توپوگرافي و همچنين ترسيم نقشه داخلي تا اين نقطه گزارش کاملي به مسئولين شهرستان تقديم تا با ديد کارشناسانه تري به اين غار بزرگ که ميتواند بسياري از سوالات علمي و تخصصي را پاسخگو باشد نگاه کرد .
لازم به توضيح است ، برخورد بموقع مسئولين منجر به توقف اقدامات تخريب و خاکبرداري که قرار بود براي نفوذ به غار از زير کوه تونلي حفر و ندانسته به ميليونها سال فرايند زمين شناسي آسيبي جبران ناپذيربزنند ، جلوگيري شد.
شکل قرارگيري غار مذکور ، چاه يکصدو ده متري ورودي غار ،شکافها و کسلهاي داخل غار که منجر به ريزش و آسيب پذيري تشکيلات آهکي شده امکان استفاده توريستي عمومي اين غار را منتفي نموده و درصورت حفر تونلي با انگيزه حذف چاه مذکور ضمن ايجاد گذرگاه خطرناک تنها وجه تمايزاين غار را که ميتواند به شهرتش در ميان غارهاي داخلي و خارجي بيافزايد از بين خواهد برد .