۱۳۹۰ شهریور ۶, یکشنبه

گفته های بزرگان معماری

لویی کان آنچه معمار انجام می دهد، پیش از آنکه تبدیل به یک بنا شود، باید پاسخی باشد به نهاد انسان . لویی کانپروژه؛ یعنی شالوده دادن به یک فرم، درون یک نظم لویی کان معماری وجود خارجی ندارد. تنها اثر معماری است که وجود دارد. معماری در ذهن موجود است. شخصی که یک کار معماری انجام می‎دهد، در حقیقت آن را به روح معماری عرضه می‎کند . . . روحی که سبک نمی‎شناسد، تکنیک نمی‎شناسد، متد نمی‎شناسد و تنها منتظر آن است که خود را به معرض نمایش بگذارد. بدین ترتیب معماری تجسم واقعیات غیر قابل سنجش می‎باشد لویی کانمعماری از جایی شروع می شود که عملکرد کاملاً شناخته شده و مشخص است
لویی کانمعماری به عنوان خلقتی هنری برای برآوردن یک نیاز نیست بلکه آفریدن یک نیاز است معماری شناسایی همگن فضاهایی است متناسب با عملکردهای خاصانسانی معماری سازندگی ذهنی فضاها است

فرانک لوید رایت :معمار بایستی یک پیامبر باشد ... یک پیامبر به مفهوم واقعی کلمه
اگر او قادر نباشد حداقل ده سال جلوتر را ببیند، نمی­توان او را یک معمار نامید.

میس ون دروهه :معماری زمانی آغاز می­شود که شما دو آجر را با دقت پیش هم می­گذارید. میس ون دروهه معماری در جئیات است ... میس ون دروههمعماری چیزی جز تمنای زمان برای فضایی زنده متغیر و جدید نیست. درست است که معماری بر روی حقایق مسلم بنا گردیده است اما زمینه کار اساسی آن تسلط معانی است. معماری، اراده زمان است که به فضا تبدیل شده است. زنده، شاداب و جدید لوکوربوزیهمن ترسیم­کردن را به حرف­زدن ترجیح می­دهم، زیرا ترسیم­کردن سریع­تر است و مجال کمتری برای دروغ­ گفتن باقی می­گذارد.
لوکوربوزیه معماری، بازی استادانه، صحیح و باشکوهی از احجام ترکیب شده در زیر نور می باشد. معماری، فرهنگ عمومی است.
لوکوربوزیه معماری فرم ها، حجم ها، رنگ ها، آکوستیک و موسیقی است. نور و سایه، بلندگوهای معماری اند.
لوکوربوزیه اینکه معماری در لحظه‎ای از خلاقیت بوجود می‎آید، یک حقیقت انکارناپذیر است، زمانی که ذهن درگیر چگونگی تضمین استحکام یک ساختمان و نیز تأمین خواسته‎هایی برای آسایش و راحتی است، برای رسیدن به هدفی متعالی‎تر‎ از تأمین نیازهای صرفاً کارکردی برانگیخته می‎شود و آماده می‎گردد تا توانایی‎های شاعرانه‎ای را به معرض نمایش گذارد که ما را برمی‎انگیزانند و به ما لذت و سرور می‎بخشندلوکوربوزیهمعماری غیر از نمایش ساخت و پاسخ دادن به نیاز‌ها است.(منظورم از نیازها استفاده ،راحتی و آسایش عملی است) فیلیپ جانسونمن از تعطیلات متنفرم. اگر شما می­توانید ساختمان­هایی را بسازید، چرا باید در کنار دریا بنشینید؟
فیلیپ جانسونمعماری هنری است شگفت انگیز روشنگر و آزادی ساز هنر معماری عبارتست از طرحهای فردی ای که با نقاشی و تندیس رقابت می کند در واقع معماری تنها ایجاد انواع جدید فضاها است
تادائو آندوخلاقیت حقیقی کل زندگی را شامل می­گردد و به وسیله ابزارهایی از شهود بیان می­شود که فراسوی منطق و آن چیزی است که زبان­های دیگر قادر به ابراز آن هستند
تادائو آندو وظیفه معماری درک منطق توصیف ناشدنی مکان است
تادائو آندومعماری باید کاملاً با اطراف هماهنگی داشته باشد سانتیاگو کالاتراواهندسه مبنای ادراک معماری است. من از طریق هندسه به اثر خود دست می­یابم. در شناخت جهان معماری، زبان هندسه مانند زبان سازه اهمیت دارد. هر دوی آنها در کنار خواص مصالح و عالم طبیعت، برای من سرچشمه­های زاینده و مهم الهام هستند
فرانک گهری من بیشتر وقتم را صرف کارفرماها می­کنم. زیرا معتقدم این کار ما را به پیش می­برد و آنها هم به آنچه که می­خواهند، می­رسند و از کار احساس رضایت می­کنند. این روند باعث می­شود آنها بدانند که شما مسائل آنها را می­شنوید. همچنین این تعامل موقعیت ابداع را برای شما فراهم می­آورد
ویلیام موریس معماری شامل تمام محیط فیزیکی است که زندگی بشری را احاطه می‎کند و تا زمانی که عضوی از اجتماع متمدن هستیم، نمی‎توانیم از معماری خارج شویم، زیرا معماری عبارت است از مجموعه تغییرات و تبدیلات مثبتی که هماهنگ با احتیاجات بشر روی سطح زمین ایجاد شده است و تنها صحراهای دست نخورده از آن مستثنی هستند
جان راسکین تعریف درست معماری بطوریکه آن را از یک مجسمه متمایز کند، عبارت است از هنر طراحی مجسمه برای یک مکان خاص و جانمایی آن در آنجا بر اساس مناسب‎ترین اصول ساختمان
جان راسکینمعماری هنر مرتب کردن و تزیینات بنا‌های ساخته شده توسط بشر به هر مقصودی است به قسمی که در ساده‌ترین نگاه سلامت، نیرو و لذت بردن روح را میسر نماید اتین لویی بوله معماری چیست؟ آیا من آن را همسو با ویتروویوس به عنوان هنر ساختمان تعریف خواهم کرد؟ نه. این تعریف دارای یک اشکال اساسی است. انسان برای ساختن باید از تصور خود استفاده کند. نیاکان ما کاشانه‎شان را تنها پس از اینکه شکل آن را تصور می‎کردند، می‎ساختند. این فرآورده ذهنی و خلاقیت هست که معماری را تشکیل می‎دهد، اینک ما می‎توانیم آن را به عنوان هنر تولید هر نوع ساختمان و به حد کمال رساندن آن تعریف کنیم. بدین ترتیب هنر ساختمان تنها یک هنر ثانوی است که به نظر می‎رسد برای نامیدن بخش علمی معماری مناسب باشد
آدولف لوس زمانی که ما با یک تپه و توده خاک به طول شش فوت و عرض سه فوت در جنگل روبرو می‎شویم که با استفاده از بیل به شکل یک هرم روی هم انباشته شده است، به فکر فرو می‎رویم و چیزی در درون ما می‎گوید: اینجا کسی دفن شده است. آن توده خاک معماری است آدولف لوسمعماری چیزی نیست جز یادمان‌ها و مقبره‌ها
سرنیکولاس پوزنرآلونک چتری دوچرخه یک ساختمان است و کلیسای لینکلن (Lincoln Cathedral) نمونه‎ای از معماری می‎باشد. تقریباً هر چیزی که فضا را به میزان کافی برای انسان محصور می‎کند تا آدمی به درون آن نقل مکان کند، یک ساختمان است. اصطلاح معماری تنها ساختمان‎هایی را در برمی‎گیرد که با هدف برخورداری از جاذبه زیبایی‎شناسانه طراحی شده‎اند

آلوار آلتومعماری علم نیست. معماری فرایند ترکیبی عظیم است که هزاران کارکرد معین انسانی را به هم تلفیق می کند و همان معماری
باقی می ماند. نیت معماری ایجاد هماهنگی میان جهان مادی و زندگی انسان است
برونوزویمعماری هنر ساختن فضا است
فرانسیسکو میلیزیامعماری هنر ساختن است
برنارد چومیمعماری، به چهره ای نقاب پوش می ماند نمی توان به راحتی نقاب را پس زد. همواره مخفی است در پس طرح ها، دریافت ها، عادت ها و قید و بندهای فنی، اما همین دشواری در پس زدن نقاب معماری است که آن را این همه خواستنی می‏کند. این‏نقاب‏زدایی لذت‏معماری است
رابرت ونتوریمعماری، یک ساختمان است با دکوراسیون به کار رفته
ژاک دریدامعماری کوششی است برای آنکه پیوند بین خود و فلسفه را استوار سازد و آن را قابل تصور نماید
حسین سلطان زادهمعماری تنها هنری است که می توان آن را بازتاب گستردة فرهنگ جامعه دانست و از جمله تخصص هایی است که از دانش ها، فنون و هنرهای گوناگون ترکیب شده است
ژان نوولاگر کسی بخواهد به تعریف معماری امروز بپردازد باید تعریف خود را با شمردن کارهایی که معماری بدان نمی پردازد آغاز کند. معماری، حالت و ادامة جهان، نفی هرج و مرج و ماجرایی در بطن غیر ارادی است
ژان نوولمعماری قبل از هر چیز شیوه تفکر و مخصوصاً تحلیل است. معماری تجربه نیست. بنابراین هر نوع معماری باید خاص باشد
هانس هولاینمعماری، نظمی معنوی است که در ساختمان هاتجسم یافته است. معماری یک مفصل ارتباطی است یعنی به یک بعد اضافی عینیت بخشیدن
هانس هولاینمعماری واقعی در عصر ما در حال تعریف جدیدی از خودش به عنوان یک واسطه و توسعة دامنة بیان خودش است. همه چیز معماری است. معماری رمز آلود، تداعی کننده و دو جنبه است
هانس هولاینهمه معمارند و همه چیز معماری است
نورمن فاسترمعماری چیزی نیست که در ذهن منتقد باشد معماری در مورد زندگی واقعی است، درباره مردم است، درباره مسکن دادن به مردم و تأمین نیازهای ایشان است هرمان موتسیوسمعماری، وسیله واقعی سنجش فرهنگ یک ملت بوده و هست. هنگامی که ملتی می تواند مبل ها و لوسترهای زیبا بسازد اما هر روزه بدترین ساختمان ها را می سازد، دلالت بر اوضاع نابسامان و تاریک آن جامعه دارد؛ اوضاعی که در مجموع، بی نظمی و عدم قدرت سازماندهی آن ملت را به اثبات می رساند اتو واگنرهنر به طور کلی و معماری به طور خاص نشانگر سیستم معتبر ارزش گذاری در هر دوره هستند
یورگ گروترمعماری، مجموعه ای است کم و بیش پیچیده، از سیستم های فضایی که بر یکدیگر تأثیر می گذارند، یکدیگر را می پوشانند، در یکدیگر تداخل می کنند و با یکدیگر به رقابت می پردازند پیتر آیزنمن معماری در حضور و بینش خود به عنوان سرپناه و عرفاً خانه و کاشانه ریشه دوانیده است. معماری، محافظ هستی است و آخرین سنگر مکان معماری، لامکانی را فرو می نشاند. زیرا لامکانی موقعیت متناقض را دامن می زند
پیتر آیزنمن معماری امروز ما باید منعکس کننده شرایت ذهنی و زیستی ما باشد و آنچه که در معماری امروز ما مورد غفلت قرار گرفته بخشی از زندگی ما است
رم کولهاس معماری آمیزه ایست پر تناقض از توانایی و ناتوانی
زیگفرید گیدگون معماری محصول شرایط و عوامل فراوانی مانند عوامل اجتماعی ، اقتصادی ، علمی، فنی، و عادات و رفتار آدمی است معماری، معیار اشتباه ناپذیری از رویدادهای زمانی را بدست می دهد برنارد چومی معماری همیشه در مورد رویدادی بوده که در فضا رخ می‏دهد تا درباره خود فضا.اگر معماری هم مفهوم و هم تجربة فضا و کاربرد، ساختار و انگارة نمودی (نه سلسله مراتبی) است. پس معماری می تواند به جدا ساختن این مقوله ها خاتمه دهد و آنها را به صورت ترکیبهای بی سابقه برنامه ها و فضا ها را در هم ادغام کند. معماری باید به عنوان ترکیب فضاها، رویدادها و حرکت ها بدون هیچ سلسله مراتبی یا اولویتی میان این مفاهیم دیده شود. معماری تنها نظمی است که بنا بر تعریف، مفهوم و تجربه، تصویر ذهنی و ساختار را در هم می‏آمیزد. معماری، مکان ترکیب تمایزهاست
داراب دیبامعماری همیشه آینة انسان و آرزوهایش بوده است.* زبان بیان معماری های جهان بر هندسه استوار است. داراب دیبا در شکل گیری معماری های جهان بدون شک ارزشهای فنا ناپذیر و جاویدان حضور دارند که فصل مشترک آن موجودیت انسان در زمین و جهان بینی اوست.
سیمون آیوازیانمعماری، وسیله و دستاوردی است برای رسیدن به عمق حیات و روح آفرینش و در نهایت رسیدن به آرامش و وحدت
کامران افشارنادری معماری انتظامی است با طبیعتی پیچیده که مباحث مختلف از فلسفه و جامعه شناسی تا ریاضیات و تکنولوژی در آن مطرح می باشند.معماری به دلیل ارتباط مستقیم با زندگی عینی انسان ها، مملو از عناصر و فضاهایی است کهدارای معنای عمیق فرهنگی و القا کننده احساساتی بسیار قوی می باشد. معماری بحث طراحی فرم است و نیازمند آن است که بین تأثیرات لحظه ای حسی و ادارک پایدار فضای هستی، تعادل برقرار کند. معماری هنر به نظم آوردن فضا است
آنتونیوگائودیمعماری مانند موجودی زنده است و فضایی پویا که دنیاهای درون و برون را به یکدیگر وصل می کند
اسوالدماتیاس اونگرسمعماری هیچ ارزش مطلقی را بیان نمی کند، بلکه معماری نسبتی است از درگیریهایی دائمی و بحث های تحلیلی با عناصر واقعی
یاکوب بکمامعماری بخشی از یک فرایند تولید فضا است
کلوتزما باید تمام ساختمان های جدید را تا حدود زیادی مرتبط با محیط آنها بدانیم زیرا معماری، بوم شناسی است
مارسل پلومعماری مانند همه رسوم اجتماعی، بازتابی از تمدن است. تمام چیزهای موجود در معماری کیفیت ابداع دارد
کاتسو هیروکوبایاشیمعماری، هنری است که بشر را عمدتاً با قدرت ذاتی فرم خود مسحور می کند
گالوانو دلادلیهمعماری ایده ها و ارزش ها را به وسیله سیستمی از علایم بیان می کند
ویتور ویوساولین شخصی که گفت معماری هنر است
والتر گروپیوساز قاشق غذاخوری تا شهر دامنه کار معمار را تعریف می‌کند
اتیون لوییس بولهمعماری چیست؟ آیا معماری هنر ساخت‌و‌ساز است؟ یقیناً خیر
تویوایتومعماری پدیده شهری است
ل‌.بنه‌ووله معماری مدرن از تغییرات فنی، اجتماعی و فرهنگی ناشی از انقلاب صنعتی، زاده شده
کریستین نور برگ-شولتز شاید به این نتیجه برسیم که صفت کمال معماری در گرو سه معیار اساسی است، نقش ساختمان، شکل و فنون میرمیران معماری رد زمان است بر فضا

هر موقعیت جدید، مستلزم یک معماری جدید است. ژان نوول

“معماری یک ورزش در مسافت طولانی است. شما فکرتان را بر روی آن می¬گذارید و ۳۰ سال با آن همراه می¬شوید، تا اینکه کم¬کم در این رشته راه می¬افتید.” تام مین

“مصالح دنیای خاص خود را دارند. با چگونگی قرار دادن آنها در کنار یکدیگر و نیز علائمی که از طریق بافت و رنگ آنها بدست می‎آید، زبانی حاصل می‎شود که می‎تواند مکمل اندیشه و راهگشای معماری باشد.” ماریو بوتا

“من زمانی که روی حل یک مسأله کار می¬کنم، هرگز در مورد زیبایی راه‎حل آن فکر نمی¬کنم. من تنها به این می‎اندیشم که چگونه مسأله را حل کنم. اما بعد از حل مسأله،اگر راه¬حل بدست ‎آمده زیبا نباشد، می فهمم که این راه حل اشتباه است.” ریچارد باکمینستر فولر

“مسابقات معماری خوب نیستند،چون برای مسابقه باید سریع کار کرد. البته باید در مسابقه شرکت کنید تا بتوانید کار بگیرید، اما برای بسط و تفصیل طرح معماری، این بهترین راه نیست.” برنارد چومی

“من ترسیم کردن را به حرف زدن ترجیح میدهم، زیراترسیم کردن سریعتر است و مجال کمتری برای دروغ گفتن باقی میگذارد.” لوکوربوزیه

من از تعطیلات متنفرم. اگرشمامیتوانید ساختمانهایی را بسازید، چرا بایددر کنار دریا بنشینید؟ فیلیپ جانسون

“خلاقیت حقیقی کل زندگی را شامل می¬گردد و به وسیله ابزارهایی از شهود بیان می¬شود که فراسوی منطق و آن چیزی است که زبان¬های دیگر قادر به ابراز آن هستند.” تادائو آندو

“هندسه شالوده و مبنای ادراک معماری است. من از طریق هندسه به اثر خود دست می یابم. در شناخت جهان معماری، زبان هندسه مانند زبان سازه اهمیت دارد. هر دوی آنها در کنار خواص مصالح و عالم طبیعت، برای من سرچشمه های زاینده و مهم الهام هستند. ” سانتیاگو کالاتراوا

“من بیشتر وقتم را صرف کارفرماها می¬کنم. زیرا معتقدم این کار ما را به پیش می¬برد و آنها هم به آنچه که می¬خواهند، می¬رسند و از کار احساس رضایت می¬کنند. این روند باعث می¬شود آنها بدانند که شما مسائل آنها را می¬شنوید. همچنین این تعامل موقعیت ابداع را برای شما فراهم می¬آورد.” فرانک گری

“مدرنیست‎ها مدعی هستند که مدینه فاضله را باید در آینده جستجو کرد، پست‎مدرنیست‎ها نیز به دنبال این مدینه فاضله در گذشته هستند؛ ولی به اعتقاد من، معماری امروز باید این مدینه فاضله را در شرایط امروز پیدا کند؛ معماری امروز ما باید منعکس‎کننده شرایط ذهنی و زیستی جامعه امروز ما باشد.” پیترآیزنمن

“ساختمان ها صرفاً کالا نیستند. آنها مانند پرده ای پشت صحنه زندگی ما را در شهر می¬سازند. معماری هنر شکل دادن به آن چیزی است که ما مرتباً در آن به نمایش میپردازیم، چرا که به خلق محیطی میپردازد که تمامی جزئیات روزانه زندگی ما در آن اتفاق می افتد.” ریچارد راجرز

“پروژه؛ یعنی شالوده دادن به یک فرم، درون یک نظم.” لویی کان

“معماری ارگانیک نمیتواند نام شیوه ای خاص در معماری باشد، چرا که معماری نیز مانند زندگی ناچار است در حوزه ارگان های موجود جلوه کند و اصولاً زندگی ارگانیک به معماری ارگانیک نیازمند است.” آلوار آلتو

“معماری فعالیتی صرفاً در جهت پاسخگویی به نیازهای کارفرماها نیست، بلکه معماری فعالیتی است که تولید دانش می کند.” رم کولهاس

“فضا را فراموش کنید ، همچنین سازه و اینگونه حرفها را ، دنبال ارتباط ، تمثیل و تصویر سازی مفهومی باشید .” رابرت ونتوری

“معماری وجود خارجی ندارد. تنها اثر معماری است که وجود دارد. معماری در ذهن موجود است. شخصی که یک کار معماری انجام می‎دهد، در حقیقت آن را به روح معماری عرضه می‎کند . . . روحی که سبک نمی‎شناسد، تکنیک نمی‎شناسد، متد نمی‎شناسد و تنها منتظر آن است که خود را به معرض نمایش بگذارد. بدین ترتیب معماری تجسم واقعیات غیر قابل سنجش می‎باشد.” لویی کان

“آلونک چتری دوچرخه یک ساختمان است و کلیسای لینکلن (Lincoln Cathedral) نمونه ‎ای از معماری می‎ باشد. تقریباً هر چیزی که فضا را به میزان کافی برای انسان محصور می‎ کند تا آدمی به درون آن نقل مکان کند، یک ساختمان است. اصطلاح معماری تنها ساختمان‎هایی را در برمی ‎گیرد که با هدف برخورداری از جاذبه زیبایی‎ شناسانه طراحی شده ‎اند.” سرنیکولاس پوزنر

“اینکه معماری در لحظه‎ای از خلاقیت بوجود می‎آید، یک حقیقت انکارناپذیر است، زمانی که ذهن درگیر چگونگی تضمین استحکام یک ساختمان و نیز تأمین خواسته‎هایی برای آسایش و راحتی است، برای رسیدن به هدفی متعالی‎تر‎ از تأمین نیازهای صرفاً کارکردی برانگیخته می‎شود و آماده می‎گردد تا توانایی‎های شاعرانه‎ای را به معرض نمایش گذارد که ما را برمی‎انگیزانند و به ما لذت و سرور می‎ بخشند.” لوکوربوزیه

“زمانی که ما با یک تپه و توده خاک به طول شش فوت و عرض سه فوت در جنگل روبرو می‎شویم که با استفاده از بیل به شکل یک هرم روی هم انباشته شده است، به فکر فرو می‎رویم و چیزی در درون ما می‎گوید: اینجا کسی دفن شده است. آن توده خاک معماری است .” آدولف لوس

“معماری چیست؟ آیا من آن را همسو با ویتروویوس به عنوان هنر ساختمان تعریف خواهم کرد؟ نه. این تعریف دارای یک اشکال اساسی است. انسان برای ساختن باید از تصور خود استفاده کند. نیاکان ما کاشانه‎شان را تنها پس از اینکه شکل آن را تصور می‎کردند، می‎ساختند. این فرآورده ذهنی و خلاقیت هست که معماری را تشکیل می‎دهد، اینک ما می‎توانیم آن را به عنوان هنر تولید هر نوع ساختمان و به حد کمال رساندن آن تعریف کنیم. بدین ترتیب هنر ساختمان تنها یک هنر ثانوی است که به نظر می‎رسد برای نامیدن بخش علمی معماری مناسب باشد.” اتین لویی بوله

“معماری شامل تمام محیط فیزیکی است که زندگی بشری را احاطه می‎کند و تا زمانی که عضوی از اجتماع متمدن هستیم، نمی‎توانیم از معماری خارج شویم، زیرا معماری عبارت است از مجموعه تغییرات و تبدیلات مثبتی که هماهنگ با احتیاجات بشر روی سطح زمین ایجاد شده است و تنها صحراهای دست نخورده از آن مستثنی هستند.” ویلیام موریس

“تعریف درست معماری بطوریکه آن را از یک مجسمه متمایز کند، عبارت است از هنر طراحی مجسمه برای یک مکان خاص و جانمایی آن در آنجا بر اساس مناسب‎ترین اصول ساختمان.” جان راسکین

“وقتی ما به دنبال ساختارها هستیم از متغیرها غافل می¬مانیم، فرهنگ و شیوه¬های قومی هر لحظه تغییر می¬کند پس روش ساختارگراها نمی¬تواند صحیح باشد و یک متن هرگز مفهوم واقعی خودش را آشکار نمی¬کند، زیرا مولف آن متن حضور ندارد و هر بیننده و یا هرکس که آن متن را قرائت کند، می¬تواند دریافتی متفاوت از قصد و هدف مولف داشته باشد.” ژاک دریدا